خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرسودگی
[اسم]
burnout
/ˈbɜːrnaʊt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرسودگی
خستگی، زدگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فرسودگی
occupational burnout
فرسودگی شغلی [کارزدگی]
تصاویر
کلمات نزدیک
burnished
burnish
burning
burnet
burner
burns
burnt
burnt orange
burnt-out
burp
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان