خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شفافیت
[اسم]
clarity
/ˈklɛrəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شفافیت
وضوح
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وضوح
شفافیت
صفا
1.clarity of expression
1. شفافیت بیان
2.Your written arguments lack clarity.
2. استدلال های نوشتاری شما فاقد شفافیت است.
تصاویر
کلمات نزدیک
clarinetist
clarinet
clarify
clarification
claret
clark
clarkson
clary
clash
clasp
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان