Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . اتفاق افتادن
[فعل]
to come about
/kʌm əˈbaʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: came about]
[گذشته: came about]
[گذشته کامل: come about]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
اتفاق افتادن
روی دادن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اتفاق افتادن
مترادف و متضاد
happen
take place
1.How did this situation come about?
1. این وضعیت چطور اتفاق افتاد؟
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
come a long way
come a cropper
come
combustive
combustion chamber
come across
come after
come again
come alive
come along
کلمات نزدیک
come
combustion chamber
combustion
combustible
combined
come across
come alive
come along
come apart
come around
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان