خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آکاردئون کوچک
2 . مانند آکاردئون تا شدن (ناشی از تصادف)
[اسم]
concertina
/ˌkɑːnsərˈtiːnə/
قابل شمارش
1
آکاردئون کوچک
ارغنون کوچک، کنسرتینا
[فعل]
to concertina
/ˌkɑːnsərˈtiːnə/
فعل ناگذر
[گذشته: concertinaed]
[گذشته: concertinaed]
[گذشته کامل: concertinaed]
صرف فعل
2
مانند آکاردئون تا شدن (ناشی از تصادف)
تصاویر
کلمات نزدیک
concerted effort
concerted
concert hall
concert
concerning
concerto
concession
concessionaire
concessionary
concessionary fare
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان