خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نقض
[اسم]
contravention
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نقض
تخلف، خلاف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تخلف
نقض
تصاویر
کلمات نزدیک
contravene
contrasting
contrast
contrary wind
contrary to popular belief
contreras
contretemps
contribute
contribute to a debate
contribution
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان