Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . صومعه
[اسم]
convent
/ˈkɑnvənt/
قابل شمارش
1
صومعه
مترادف و متضاد
abbey
priory
religious house
1.Nuns live in a convent.
1. راهبهها در صومعه زندگی میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
convenor
conveniently located
conveniently
convenient
convenience store
conventicle
convention
convention center
conventional
conventional medicine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان