خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضربدری
[صفت]
criss-crossing
/kɹˈɪskɹˈɔsɪŋ/
قابل مقایسه
1
ضربدری
متقاطع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
متقاطع
تصاویر
کلمات نزدیک
criss-cross
crispy chips
crispy
crispbread
crisp
criteria
criterion
critic
critical
critical mass
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان