1 . تمرکززدایی کردن
[فعل]

to decentralize

/ˌdiːˈsentrəlaɪz/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: decentralized] [گذشته: decentralized] [گذشته کامل: decentralized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تمرکززدایی کردن غیر متمرکز کردن

  • 1.decentralized administration
    1. مدیریت غیرمتمرکز
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان