خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرحوم
2 . رفته (هواپیما و ...)
[صفت]
departed
/dɪˈpɑːrtɪd/
غیرقابل مقایسه
1
مرحوم
متوفی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مرحوم
your dear departed brother
برادر عزیز مرحوم شما
2
رفته (هواپیما و ...)
ترککرده
1.That flight is departed.
1. آن پرواز رفتهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
depart
deoxyribonucleic acid
deontology
deontic
deodorizer
department
department for education and skills
department store
departmental
departure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان