خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محکوم به فنا
[صفت]
doomed
/duːmd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more doomed]
[حالت عالی: most doomed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
محکوم به فنا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بدعاقبت
1.The plan was doomed to failure.
1. نقشه محکوم به شکست بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
doom
doolally
doodle
donut
donor
doomsday
door
door phone
door-to-door
door-to-door salesman
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان