خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رگبار
[اسم]
downpour
/ˈdaʊnpɔːr/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رگبار
بارش شدید
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باران شدید
رگبار
بارش شدید
1.For the past six hours the downpour had been continuous.
1. برای شش ساعت گذشته، رگبار مداوم بودهاست.
2.We got caught in a downpour.
2. ما زیر رگبار گیر افتادیم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
download
downhill
downhearted
downgrade
downfall
downstair
downstairs
downtown
downward
downwards
کلمات نزدیک
downplay
downloaded
download something from the internet
download music
download
downright
downs
downside
downsize
downsizing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان