خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جنینشناس
[اسم]
embryologist
/ˌɛmbɹɪˈɑːlədʒˌɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جنینشناس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جنینشناس
تصاویر
کلمات نزدیک
embryo
embroiled
embroidery
embroidered
embroider
embryology
embryonic
emcee
emend
emerald
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان