خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به صورت مساوی
[قید]
evenly
/ˈiːvnli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به صورت مساوی
به طرز یکسان
1.Spread the mixture evenly in the pan.
1. مایه را به صورت مساوی در ماهیتابه پخش کنید.
2.The teams were evenly balanced.
2. تیم ها به طرز یکسانی متعادل بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
evening paper
evening dress
evening class
evening
even-tempered
evens
event
eventful
eventing
eventual
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان