Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ممتحن
2 . بازرس
[اسم]
examiner
/ɪɡˈzæmɪnər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ممتحن
امتحانگیرنده، آزمونگیرنده، مصحح
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ممتحن
1.The papers are sent to examiners.
1. برگهها(ی امتحانی) برای ممتحنین فرستاده شدهاند.
2
بازرس
مراقب، ناظر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازرس
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
examinee
examine
examination table
examination paper
examination
example
example is better than precept
exanimate
exanthem
exanthema
کلمات نزدیک
examinee
examine
examination
exam
exalted
example
exasperate
exasperated
exasperating
exasperation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان