خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اضافهبار (هواپیما)
[اسم]
excess baggage
/ˈɛkˌsɛs ˈbægəʤ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اضافهبار (هواپیما)
بار اضافی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اضافهبار
1.You have to pay extra for the excess baggage.
1. باید برای اضافهبار، پول بیشتری پرداخت کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
excess
excerpt
exceptionally
exceptional
exception
excesses
excessive
excessively
excessiveness
exchange
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان