خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوسان
[اسم]
fluctuation
/ˌflʌktʃuˈeɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نوسان
تغییر، افت و خیز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نوسان
1.the constant fluctuation of oil prices
1. تغییرات همیشگی در قیمت نفت
2.wild fluctuations in interest rates
2. نوسانات بسیار در نرخ بهره
تصاویر
کلمات نزدیک
fluctuate
flu
floyd
flowing
flowery
flue
fluency
fluent
fluently
fluff
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان