خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غرغره کردن
2 . مایع غرغره
3 . غرغره
[فعل]
to gargle
/ɡˈɑːɹɡəl/
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
غرغره کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غرغره کردن
[اسم]
gargle
/ɡˈɑːɹɡəl/
قابل شمارش
2
مایع غرغره
گلوشویه
3
غرغره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غرغره
تصاویر
کلمات نزدیک
gargantuan
gardner
gardens
gardening
gardener
gargoyle
garibaldi
garish
garland
garlic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان