خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استادبزرگ (شطرنج)
[اسم]
grandmaster
/ɡɹˈændmæstɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
استادبزرگ (شطرنج)
استاد بزرگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استادبزرگ
تصاویر
کلمات نزدیک
grandma is knitting a cardigan for my birthday.
grandma is alive, but grandpa is dead.
grandma
grandly
grandiose
grandmother
grandpa
grandparent
grandson
grandstand
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان