خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پدربزرگ یا مادربزرگ
[اسم]
grandparent
/ˈgrændˌper.ənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پدربزرگ یا مادربزرگ
1.We can learn a lot from our grandparents.
1. از پدربزرگ و مادربزرگهایمان چیزهای بسیاری میتوانیم یاد بگیریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
grandpa
grandmother
grandmaster
grandma is knitting a cardigan for my birthday.
grandma is alive, but grandpa is dead.
grandson
grandstand
grandstand finish
grandstanding
granita
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان