خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارگر مزرعه
[اسم]
hired hand
/ˌhaɪərd ˈhænd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کارگر مزرعه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اجیر
تصاویر
کلمات نزدیک
hired
hire purchase
hire employees
hire car
hire a taxi
hirsute
his
his toes turned blue because of the extreme cold.
hispanic
hiss
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان