خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بافتنگار
[اسم]
histogram
/ˈhɪstəˌgræm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بافتنگار
هیستوگرام، [نوعی نمودار میلهای]
1.A histogram is a kind of bar chart.
1. بافتنگار، نوعی نمودار میلهای است.
تصاویر
کلمات نزدیک
hiss
hispanic
his toes turned blue because of the extreme cold.
his
hirsute
histology
historian
historic
historic event
historical
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان