خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چانه زنی
[اسم]
horse trade
/hɔrs treɪd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چانه زنی
مترادف و متضاد
bargaining
1.We had to do a little horse trading, but finally we reached a deal to buy the new house.
1. ما مجبور شدیم کمی چانه زنی کنیم اما بالاخره توانستیم به توافق برسیم و خانه جدید را بخریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
horse shit!
horse sense
horse riding
horse racing
horse race
horse trailer
horse's ass
horse-drawn
horse-racing
horse-riding
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان