خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضمنی
[صفت]
implicit
/ɪmˈplɪsət/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ضمنی
تلویحی، سربسته
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تلویحی
ضمنی
مترادف و متضاد
implied
indirect
understood
direct
explicit
1.implicit criticism of the policies
1. انتقاد ضمنی از سیاست ها
2.the implicit assumptions
2. مفروضات ضمنی
توضیحاتی در رابطه با implicit
صفت implicit اشاره دارد به موضوعی، نکته ای و ... که به آن بصورت غیر مستقیم اشاره می شود و اغلب قابل فهم است.
تصاویر
کلمات نزدیک
implication
implicate
implementation
implement
implausible
implicitly
implied
implode
implore
implosion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان