Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . انگیزه ناگهانی
2 . تکانه
[اسم]
impulse
/ˈɪmpəls/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انگیزه ناگهانی
وسوسه، میل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هوی و هوس
مترادف و متضاد
urge
1.She felt an impulse to run away.
1. انگیزهای ناگهانی برای فرار کردن (در خود) حس کرد.
2
تکانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تکانه
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
impuissant
impuissance
impugnable
impugn
impudently
impulse explosive
impulse turbine
impulse-buy
impulsion
impulsive
کلمات نزدیک
impudent
impudence
imprudent
imprudence
improvised
impulse buying
impulsive
impulsively
impunity
impure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان