خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انفارکتوس
[اسم]
infarction
/ɪnfˈɑːɹkʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انفارکتوس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انفارکتوس
تصاویر
کلمات نزدیک
infantryman
infantry
infantile
infanticide
infant school
infatuated
infatuation
infect
infected
infection
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان