خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیوانگی
[اسم]
insanity
/ɪnˈsænəti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دیوانگی
جنون
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جنون
دیوانگی
مترادف و متضاد
sanity
1.Insanity runs in her family.
1. دیوانگی در خانواده او، موروثی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
insanitary
insanely
insane
insalubrious
inquisitor
insatiable
inscribe
inscription
inscrutable
insect
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان