خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مداخلهگر (آدم)
[صفت]
interfering
/ˌɪntərˈfɪrɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more interfering]
[حالت عالی: most interfering]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مداخلهگر (آدم)
فضول، مزاحم
تصاویر
کلمات نزدیک
interference
interfere
interface
interestingly
interesting and enjoyable read
intergalactic
intergovernmental
interim
interior
interior decorator
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان