خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هتاکی
[اسم]
invective
/ɪnˈvektɪv/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
هتاکی
فحش، ناسزا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناسزا
مترادف و متضاد
abuse
swearing
1.a speech full of invective against the government
1. سخنرانی پر از هتاکی علیه دولت
2.The gesture infuriated him and he let out a stream of invective.
2. آن حرکت آنقدر او را عصبانی کرد که او موجی از ناسزا حواله او کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
invasive
invasion
invariably
invariable
invaluable
inveigh
inveigle
invent
invention
inventive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان