Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . در امتحان نظارت کردن
[فعل]
to invigilate
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
در امتحان نظارت کردن
مراقبت کردن (در امتحانات)
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
invidiously
invidious
invidia
inveterate
investors club
invigilation
invigilator
invigorate
invigorated
invigorating
کلمات نزدیک
invidious
inveterate
investor
investment
investigator
invigilator
invigorate
invigorating
invincible
inviolability
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان