Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مراقب امتحان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
invigilator
/ɪnˈvɪdʒɪleɪtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مراقب امتحان
مترادف و متضاد
proctor
1.If you have a problem, ask the invigilator.
1. اگر مشکلی دارید، از مراقب امتحان بپرسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
invigilate
invidious
inveterate
investor
investment
invigorate
invigorating
invincible
inviolability
inviolable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان