1 . به روی خود نیاوردن
[جمله]

keep a stiff upper lip

/kip ə stɪf ˈʌpər lɪp/

1 به روی خود نیاوردن خم به ابرو نیاوردن، (احساسات) خود را کنترل کردن

informal
  • 1.I know you're upset about losing the game, but keep a stiff upper lip.
    1. من می دانم که تو به خاطر باختن در مسابقه ناراحت هستی اما به روی خودت نیاور.
توضیح درباره اصطلاح keep a stiff upper lip
ترجمه تحت اللفظی این عبارت "لب بالایی ثابتی داشتن" است. آدم وقتی می خواهد گریه کند لب هایش می لرزند. وقتی منظور گریه نکردن و به روی خود نیاوردن است از این اصطلاح استفاده می کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان