Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . تور
2 . بند (کفش)
[اسم]
lace
/leɪs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تور
دانتل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تور
توری
دانتل
a lace handkerchief
یک دستمال توری
a tablecloth edged with lace
رومیزی دوردوزیشده با تور
lace curtains
پرده دانتل
2
بند (کفش)
مترادف و متضاد
shoelace
1.Tie your laces.
1. بندهایت را ببند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
laccopetalum giganteum
laccopetalum
lac wax
lac dye
lac
lace blouse
lace bug
lace curtain
lace into
lace up
کلمات نزدیک
labyrinthine
labyrinth
labrador
labour party
laboriously
lace-ups
lacerate
laceration
lacewing
lachrymose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان