خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیبندوبار
[صفت]
licentious
/laɪˈsɛnʧəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more licentious]
[حالت عالی: most licentious]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیبندوبار
لگام گسیخته، هرزه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
افسارگسیخته
مترادف و متضاد
degenerate
dissolute
virtuous
1.May has always been fascinated by the licentious private lives of politicians.
1. "مری" همیشه شیفته زندگیهای شخصی بیبندوبار سیاستمداران بوده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
licensee
licensed
license plate
license number
license
lichen
lick
lick one's lips
licorice
lid
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان