خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماساژور (مرد)
[اسم]
masseur
/mæsˈʊɹ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماساژور (مرد)
ماساژدهنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دلاک
تصاویر
کلمات نزدیک
masse
massage
massacre
massachusetts
mass-produced
masseuse
massive
massive hit
mast
mastectomy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان