خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نزدیک
2 . تقریباً
[قید]
nigh
/naɪ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نزدیک
در نزدیکی
formal
old use
مترادف و متضاد
near
1.Winter was drawing nigh.
1. زمستان داشت نزدیک میشد.
2
تقریباً
old use
مترادف و متضاد
almost
nearly
1.They've lived in that house for nigh on 30 years.
1. آنها تقریباً 30 سال در آن خانه زندگی کردهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
niggling
niggle
niggardly
nigeria
nigel
night
night crawler
night life
night owl
night school
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان