خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حذف
2 . غفلت
3 . از قلم افتادگی
[اسم]
omission
/əˈmɪʃn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حذف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جاافتادگی
حذف
مترادف و متضاد
cut
deletion
1.The play was shortened by the omission of two scenes.
1. نمایش به خاطر حذف دو صحنه کوتاه شده بود.
2
غفلت
فروگذاری
مترادف و متضاد
neglect
negligence
3
از قلم افتادگی
تصاویر
کلمات نزدیک
ominously
ominous
omg
omen
omelet
omit
omitted
omnibus
omnipotent
omniscient
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان