خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جورابشلواری
[اسم]
pantyhose
/ˈpænt.iːˌhoʊz/
غیرقابل شمارش
1
جورابشلواری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جوراب شلواری
مترادف و متضاد
tights
1.She bought a new pair of pantyhose.
1. او یک جورابشلواری جدید خرید.
تصاویر
کلمات نزدیک
panty hose
pants
pantry
pantomime
panties
papa
papal
paparazzi
paparazzo
papaya
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان