Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . تکرار کردن
[فعل]
to recur
/rɪˈkɜr/
فعل ناگذر
[گذشته: recurred]
[گذشته: recurred]
[گذشته کامل: recurred]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تکرار کردن
دوباره رخ دادن
1.If the symptoms recur, visit your doctor.
1. اگر علائم دوباره رخ داد، به پزشک مراجعه کنید.
2.The theme of freedom recurs throughout her writing.
2. موضوع آزادی در سراسر نوشتههایش تکرار میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
recuperative
recuperation
recuperate
recumbent
recumb
recurrence
recurrent
recurrent event
recurrent fever
recurrently
کلمات نزدیک
recuperative
recuperation
recuperate
recumbent
rectum
recurrence
recurrent
recyclable
recycle
recycled
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان