1 . رابطه
[اسم]

relationship

/rəˈleɪ.ʃənˌʃɪp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رابطه

معادل ها در دیکشنری فارسی: رابطه نسبت
مترادف و متضاد connection romance
relationship between A and B
رابطه بین (آ) و (ب)
  • The relationship between the police and the local community has improved.
    رابطه بین پلیس و مردم محله بهتر شده است.
relationship with somebody
رابطه با کسی
  • She has a very close relationship with her sister.
    او رابطه بسیار نزدیکی با خواهرش دارد.
romantic/working/good/bad ... relationship
رابطه عاشقانه/کاری/خوب/بد و...
  • 1. Are you in a romantic relationship at the moment?
    1. آیا در حال حاضر در رابطه عاشقانه‌ای هستید؟
  • 2. He has a very good relationship with his father.
    2. او رابطه بسیار خوبی با پدرش دارد.
to be in a relationship
در رابطه بودن (با کسی)
  • Are you in a relationship?
    آیا با کسی رابطه داری؟
relationship to something
رابطه با چیزی
  • This comment bore no relationship to the subject of our conversation.
    این نظر هیچ رابطه‌ای با موضوع مکالمه ما ندارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان