خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پشیمان
[صفت]
repentant
/rɪˈpɛntənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more repentant]
[حالت عالی: most repentant]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پشیمان
تائب، توبه کار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تایب
مترادف و متضاد
penitent
regretful
unrepentant
1.he is truly repentant for his incredible naivety and stupidity.
1. او صادقانه به خاطر ساده لوحی و حماقت غیر قابل باورش پشیمان است.
تصاویر
کلمات نزدیک
repentance
repent
repellent
repel
repeatedly
repercussion
repercussions
repertoire
repertory theater
repetition
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان