Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . اقامت
2 . دستیاری (پزشکی)
[اسم]
residency
/ɹˈɛzɪdənsi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اقامت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اقامت
مترادف و متضاد
residence
2
دستیاری (پزشکی)
دوره رزیدنسی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
residence time
residence hall
residence
reside
resid
resident
resident assistant
resident commissioner
resident physician
residential
کلمات نزدیک
residence permit
residence
reside
reshuffle
reshape
resident
residential
residents’ association
residual
residue
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان