[صفت]

residential

/ˌrɛzɪˈdɛnʧəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more residential] [حالت عالی: most residential]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مسکونی اقامتی

معادل ها در دیکشنری فارسی: مسکونی
  • 1.It was not safe to locate the chemicals factory in a residential area.
    1. احداث کارخانه شیمیایی در منطقه مسکونی ایمن نبود.
  • 2.The agency deals with residential and commercial property.
    2. آژانس، معاملات املاک مسکونی و تجاری انجام می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان