خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوباره زنده شدن (بازی کامپیوتری)
[فعل]
to respawn
/ˌriːˈspɔːn/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: respawned]
[گذشته: respawned]
[گذشته کامل: respawned]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوباره زنده شدن (بازی کامپیوتری)
1.On level five of the game, enemies respawn very quickly.
1. در مرحله پنج، دشمنها خیلی سریع دوباره زنده میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
resourcefully
resourceful
resource
resounding
resort
respect
respectability
respectable
respectably
respected
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان