خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ردا
2 . حوله تنپوش
[اسم]
robe
/roʊb/
قابل شمارش
1
ردا
لباس بلند، خرقه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خرقه
1.coronation robes
1. ردای (مخصوص زمان) تاجگذاری
cardinals in scarlet robes
کاردینالهایی در رداهای سرخرنگ
2
حوله تنپوش
رب دوشامبر
1.I was still in my robe when the doorbell rang.
1. وقتی زنگ خانه زده شد من هنوز حوله تنپوش تنم بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
robbery
robber
rob peter to pay paul
rob of
rob
robert
roberta
roberto
roberts
robertson
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان