خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پشت
2 . گوشت بالای ران
[اسم]
rump
/rʌmp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پشت
کپل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کپل
کفل
1.He slapped the horse on the rump.
1. او به پشت اسب زد.
2
گوشت بالای ران
rump steak
استیک گوشت بالای ران گاو
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
rummy
ruminantia
ruminant
rumble
rumanian
rump steak
rumpus room
run
run-of-the-mill
run across
کلمات نزدیک
rumormonger
rumored
rumor
rummy
rummage
rumple
rumpled
rumpus
run
run a business
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان