Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بینایی
2 . چون
[اسم]
seeing
/sˈiːɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بینایی
قوه دید
[حرف ربط]
seeing
/sˈiːɪŋ/
2
چون
از آنجایی که
مترادف و متضاد
because
since
تصاویر
کلمات نزدیک
seedy hotel
seedy
seeds of jealousy
seedling
seedless
seeing eye dog
seek
seek refuge
seek time
seeker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان