خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ساده
2 . متین
3 . هوشیار (در برابر مست)
[صفت]
sober
/ˈsoʊbər/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: soberer]
[حالت عالی: soberest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ساده
a sober grey suit
یک دست کتشلوار خاکستری ساده
2
متین
جدی، موقر
1.He is honest, sober and hard-working.
1. او صادق، متین و سختکوش است.
3
هوشیار (در برابر مست)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هوشیار
هشیار
مترادف و متضاد
drunk
1.I promised him that I'd stay sober tonight.
1. من به او قول دادم که امشب هوشیار بمانم [مست نکنم].
تصاویر
کلمات نزدیک
sob
soaring
soar
soapy
soapstone
sober up
sobering
sobering reminder
sobriety
soccer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان