خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استعفا دادن
2 . از جایگاه (شاهد) پایین آمدن
[فعل]
to stand down
/stænd daʊn/
فعل ناگذر
[گذشته: stood down]
[گذشته: stood down]
[گذشته کامل: stood down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
استعفا دادن
1.Four days later, the despised leader finally stood down.
1. چهار روز بعد، رهبر منفور بالاخره استعفا داد.
2.He stood down to make way for someone younger.
2. او استعفا داد تا راه را برای یک نفر جوانتر باز کند.
2
از جایگاه (شاهد) پایین آمدن
تصاویر
کلمات نزدیک
stand by
stand back
stand aside
stand around
stand
stand for
stand in
stand on one's own two feet
stand out
stand over
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان