خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پا روی پای کسی گذاشتن
[جمله]
step on one's toes
/stɛp ɑn wʌnz toʊz/
1
پا روی پای کسی گذاشتن
باعث رنجش کسی شدن، احساس کسی را جریحه دار کردن
مترادف و متضاد
tread on one's toes
1.Be careful what you say about her losing weight; don't step on her toes
1. مراقب باش که به او درباره اضافه وزنش چه می گویی، احساساتش را جریحه دار نکن.
تصاویر
کلمات نزدیک
step on it
step on it a little.
step in
step family
step down
step out
step up
step-by-step
step-parent
stepbrother
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان