خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تابعه
2 . شرکت تابعه
[صفت]
subsidiary
/səbˈsɪdieri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more subsidiary]
[حالت عالی: most subsidiary]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تابعه
مترادف و متضاد
additional
1.subsidiary company
1. شرکت تابعه
[اسم]
subsidiary
/səbˈsɪdieri/
قابل شمارش
2
شرکت تابعه
1.She’s working for an overseas subsidiary of the company.
1. او برای یک شرکت تابعه در خارج از کشور کار می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
subsidiarity
subsidence
subside
subset
subservient
subsidize
subsidized
subsidy
subsist
subsistence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان